برای اینکه زندگی موفق و شادی داشته باشیم و حسرت جمله کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم را نخوریم، باید بدانیم که از زندگی خود چه میخواهیم و در کجای راه قرار گرفتهایم و از اشتباه خود در گذشته درس بگیریم. گاهی شانس و خوشبختی در کنار ماست و ما میترسیم آن را لمس کنیم چه برسد که بخواهیم از آن به عنوان یک فرصت ناب در زندگی استفاده کنیم. کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم از بهترین و پر انرژیترین کتابهای انگیزشی و خلاقیت است که ما را در مسیر موفقیت راهنمایی میکند. با اون یا این همراه باشید تا درباره این کتاب بیشتر بگوییم.
معرفی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم
کتاب انگیزشی و روانشناسانه کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم اثر استاد دانشگاه آمریکایی پروفسور تینا سیلیگ است که در سال 2006 به چاپ رسید. این کتاب از بهترین کتابها در زمینهی کار آفرینی و موفقیت به حساب میآید. این کتاب به شما یاد میدهد که چگونه مشکلاتی که در زندگی برایتان به وجود میآید و چگونه آنها را به فرصتهای تبدیل ناب کنید و از آنها کسب در آمد کنیم.
تینا سیلیگ به ما یادآور میشود که چگونه افکار منفی و قدیمی را از خود دور کنیم و آنها را به موفقیت تبدیل کنیم. شما برای رسیدن به موفقیت در زندگی نیاز ندارید که کارهای خارقالعاده و بزرگ انجام بدید، اما فقط کافیست به کارهای کوچک و پیش پا افتاده به عنوان یک نقطه قوت نگاه کنید و به نتیجه دلخواه خود برسید.
شما با این کتاب یاد میگیرید که هیچ محدودیتی نمیتواند مانع از رسیدن شما به موفقیت باشد. سه عبارت خلاقیت، نوآوری، کار آفرینی که بر روی جلد کتاب نوشته شده است را با خواندن کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم به دست خواهید آورد.
خلاصه کتاب
این کتاب یک کتاب انگیزشی با ارائه راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت است که درباره ماجراها و اتفاقات و تجربیات تینا سیلیگ است، که در دانشگاه و کلاسهای او یا در زندگی عادی مردم اتفاق افتاده است. در این کتاب این نکته خیلی مهم است که تمامی این افراد با جایگاهها و اتفاقات متفاوتی که در زندگی برایشان رخ داده، توانستهاند تفکرات کهنه گذشته را دور بریزند و با نگاهی نو و تازه از زاویه نگاهی متفاوت به زندگی خود نگاه کنند.
این اتفاق بزرگ باعث شده تا آنها در زندگی به موفقیتی که همیشه آرزوی آن را داشتهاند دست پیدا کنند. این کتاب د10 فصل دارد که هر فصل به صورت مجزا درباره موضوعی مهم و کاربردی صحبت کرده است. تینا در قسمتی از کتاب میگوید: “به همهی ما آموزش دادهاند که فقط باید از مشکلات اجتناب کرد یا گاهی اوقات فقط باید از بروز مشکلات، گله و شکایت کرد.”
پیشنهاد مطالعه: نقد کتاب کوری
نقد و بررسی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم
از نظر منتقدان برای رسیدن به موفقیت باید در مسیری قرار بگیریم که افراد زیادی از آن مسیر به موفقیت رسیدهاند این افراد ابتدا به دنبال فلسفه و بعد به سراغ راه حل و خلاقیت رفتهاند، این موضوع یکی از نقاط قوت کتاب کاش بیست ساله بودم میدانستم است.
یکی دیگر از این نکات قوت بررسی و پرداختن به مسایل درونی و شناخت انسان در زمینه کار و زندگی است و کتابی بینظیر برای تغییر نگاه ما به مشکلات و زندگی به شمار میآید. در اینجا یاد میگیریم که شکست انتهای راه نیست و فقط یک اتفاق برای بهتر یاد گرفتن است. باید به مسائل با نگرشی دیگر نگاه کرد تا از شکستها به موفقیت دست پیدا کنیم.
نویسنده در این کتاب معتقد است که تنها علاقه یا استعداد درونی نمیتواند ما را به آرزوی خود برساند بلکه اشتیاق به همراه استعداد و نوع عرضه ما میتواند مثلثی طلایی از موفقیت را در ما به وجود آورد.
نظر دو تا از منتقدان و صاحب نظران را با هم میخوانیم:
جان تامسون، استاد دانشکدهی مهندسی استانفورد:” این کتابی است بزرگ. شاید مثل سایر کتابها سریع آن را بخوانید اما به طور قطع بارها به آن مراجعه خواهید کرد. تا با توسل به افکار و آرمانهای هوشمندانهاش با دست پر به جنگ مشکلات و موانعی که بر سر راهتان قد علم کردهاند بروید و آنها را ازمیان بردارید.
کاربران چه میگویند؟
از نظر کاربران کتاب تینا سیلیگ برای تمامی رده های سنی مناسب است و میتواند کتاب بسیار خوبی برای تغییر دادن و کنار گذاشتن افکار و چارچوبهای پوسیدهای باشد که سد راه ما برای رسیدن به موفقیت شدهاند باشد. این کتاب میتواند راهنمای بسیار خوبی برای یک زندگی موفق و هیجان انگیز و خلاقانهتر باشد.
با خواندن این کتاب یاد میگیریم تا با تغییر نگاه چگونه از مشکلات در زندگی و روزمرگی میتوانیم پلی محکم برای رسیدن به آرزوها بسازیم و فرصتهای مهم زندگی که در پیش روی ما وجود دارد را از دست ندهیم. از دیدکاربران با سنین مختلف می توان این برداشت را داشت که محتوای کتاب به قدری قدرتمند و پرکابرد است که تمامی مخاطبان را با هر سلیقه و سنی راضی نگه داشته است و توانسته نگاهی جدید را در زندگی برای آنها ایجاد کند.
شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:
کلام آخر
کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم همان کتابی است که با خواندن آن نگاهی جدیدتر و عمیقتر به کار و زندگی و شروع یک کسب و کار جدید را در شما به وجود میآورد. خواندن این کتاب ارزشمند را از دست ندهید.